با یاد دوست
اون خون هایی بود که آقای خاتمی با شعار مدینه ی فاضله به جیگرمون می کردا ...
یادتون که هست؟!
آخ که چقدر دلم برای این مدنیت تنگ شده بود!
آه! یه چهار سالی بود بوی مدنیت را استشمام نکرده بودم ...
خدا را شکر بالاخره روزی رسید که بذرهای مدنیت که چند سال پیش با خون به جیگر کردن ما عقب مونده ها کاشته شده بود برداشت بشود:
باور ندارید؟
فقط این پیش خبر را بخونید:
موج سبز مردم تهران از امام حسین(ع) تا آزادی
شکوه مدنیت ملت ایران؛تهران یکپارچه سبزپوش شد/موسوی،خاتمی ، رهنورد وکروبی در میان سیل خروشان مردم
قلم - مردم تهران در خلق حماسه‌ای دیگر از شرق تا غرب تهران را سبزپوش کردند.گزارشهای خبرنگاران قلم حاکیست در این حرکت مدنی مهندس موسوی،خاتمی ،رهنورد و کروبی و ... مردم را همراهی می‌کردند.
اخبار تکمیلی متعاقبا ارسال می‌شود.
من واقعا خوشحالم از اینکه فرصتی دست داد تا دکتر!خاتمی مدنیت را تجربه کنند.
اما لازم است به عنوان یک شهروند از آنجا که در به در به دنبال دموکراسی می گردم و هشت سال تمام گوشم از حرف های قشنگ دوران اصلاحات پر بود و این حرف ها را خودشان حضرات بهم یاد داده اند، بر عزیزان مهیب بزنم که:
من و امثال من هم از حق مسلم خود نمی گذریم و اجازه نخواهیم داد که عده ای با هوچی گری و غوغاسالاری حقوق بحق ما را نادیده بگیرند. پوچی سخن های شما بر ما آشکار شده و دیگر چرب زبانی ها و مداین فاضله ی شما رنگی ندارد!
ای کاش در منشور مدینه ی فاضله تان، تحمل نظر مخالف و سعه ی صدر نیز وجود داشت
ای کاش در مدینه ی فاضله ی شما برای دموکراسی -در زمان پیروزی رغیب هم- کف و سوت سر داده می شد
و بدانید که من به عنوان یک جوان ایرانی به شورای نگهبان بیشتر از بی بی سی و صدای امریکا اطمینان دارم
و برخلاف شما ایران را تهران نمی دانم!
آه ببخشید! یادم رفته بود نظارت استصوابی را ناصواب می دانید!
شرمنده ام که با آوردن نامش خوی مدنیتتان را جریحه دار کردم!
اما به راستی می خواهم جواب این سوال را بدانم که آیا تنها دستاوردتان از مدنیت و آنهمه گفتگوی تمدن ها! هوچی گریست و تحمل ناپذیری و ایستادگی و مقاومت در برابر اراده ی ملت؟
ما هم ملتیم! یا همانطور که شما دوست دارید، شهروند نامیده می شویم!
شاید هم دروغ هستیم ... گاهی اصلا به موجودیت خودمان شک می کنیم!
حق با شماست ... اگر ما وجود خارجی داشتیم، اگر ما مدنیت سرمان می شد وقتی با روزنامه های زنجیره ایتان خون به جگر انقلاب و شهدا و امام می کردید، قائدتا می بایست شکوه مدنیت ما وجود شما را زیرسوال می برد!
از شما ممنونم که به ما آموختید مدینه ی فاضله کجاست ...
آهای! مدینه ی فاضله یه نفر! از اتوبوس جا نمونی؟
اخبار مرتبط:
نویسنده » شقایق صحرایی » ساعت 3:40 عصر روز چهارشنبه 88 خرداد 27